English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7195 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
master plan U نقشه کلیات
master plans U نقشه کلیات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
generality U کلیات
generalities U کلیات
general principles U کلیات
the five predicables U کلیات پنچگانه
sketches U طراحی کلیات
a priori U از کلیات به جزئیات
sketched U طراحی کلیات
sketch U طراحی کلیات
the five predicables U کلیات خمس جنس
An Out line of European history . U کلیات تاریخ اروپ؟
map U نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
maps U نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
strategies U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
conformal projection U نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
line route map U نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
docking plan U نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
control map U نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
cartographers U ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
hyetography U نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
cartographer U ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
topographic map U نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
mapping U نقشه کشی کردن تهیه نقشه
storage map U نقشه انباره نقشه انبارش
orthographic U تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
plotted U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plots U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plot U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
geodesy U نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
map sheet U شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
vignetting U سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
spandrel U لچک [در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
common control U کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum U سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
bench mark U شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
computer aided design and drafting U طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
grid navigation U ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
polar stereographic U سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
projection U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
trimsize U اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
projections U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
trig list U لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
map plane U سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
field control U نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
draughtsmen U نقشه کش
plans U نقشه
cartograph U نقشه
plan U نقشه کف
plots U نقشه
plan view U نقشه کف
plans U نقشه کف
draughtsman U نقشه کش
draftsmen U نقشه کش
mounted map U نقشه
design U نقشه
designs U نقشه
plot U نقشه
charts U نقشه
schemes U نقشه
rambling U بی نقشه
cartographers U نقشه کش
cartographer U نقشه کش
schemed U نقشه
drawings U نقشه
drawing U نقشه
visual aid U نقشه
plotless U بی نقشه
plat U نقشه
scheme U نقشه
chart U نقشه
charting U نقشه
charted U نقشه
plotted U نقشه
programs U نقشه
program U نقشه
projects U نقشه
planners U نقشه کش
planner U نقشه کش
map maker U نقشه کش
models U نقشه
project U نقشه
maps U نقشه
model U نقشه
modeled U نقشه
modelled U نقشه
draftsman U نقشه کش
outlining U نقشه
tracers U نقشه کش
map U نقشه
designer U نقشه کش
designers U نقشه کش
planless U بی نقشه
plan U نقشه
outline U نقشه
outlines U نقشه
outlined U نقشه
projected U نقشه
tracer U نقشه کش
relief emboss U نقشه برجسته
key plan U نقشه راهنما
land map U نقشه جغرافیایی
land surveying U نقشه برداری
isohyetal map U نقشه هم بارش
floor plan U نقشه اشکوب
general plan U نقشه کلی
general plan U نقشه عمومی
karnaugh map U نقشه کارنو
surveyor U نقشه بردار
key map U نقشه راهنما
relief map U نقشه برجسته
rescale U نقشه کشیدن
geographic map U نقشه جغرافیایی
index map U نقشه راهنما
hyerograph U نقشه بارندگی
index map U نقشه عکسی
site plan U نقشه جایگاه
site plan U نقشه محل
master plans U نقشه مجموعه
master plan U نقشه مجموعه
situation map U نقشه وضعیت
star chart U نقشه ستارگان
programmes U دستور نقشه
programme U دستور نقشه
sketches U نقشه ساده
sketches U نقشه تقریبی
indifference map U نقشه بی تفاوتی
hydrographic chart U نقشه دریایی
hydrographic U نقشه اب نگاری
topography U نقشه برداری
installation plan U نقشه ی نصب
insets U نقشه فرعی
insets U نقشه تکمیلی
interconnection scheme U نقشه ی اتصال
inset U نقشه فرعی
inset U نقشه تکمیلی
schematic diagram U نقشه رادیو
brodmann's map U نقشه برودمن
draughtsmanship U نقشه کشی
interchart U در روی نقشه
scheme of life U نقشه زندگی
interchart U در داخل نقشه
designment U نقشه کشی
memory mapping U نقشه حافظه
control map U نقشه مادر
nautical chart U نقشه دریانوردی
nautical chart U نقشه دریایی
operation map U نقشه عملیاتی
bleeding edge U حاشیه نقشه
operation map U نقشه عملیات
bi margin format U نقشه دو حاشیهای
original map U نقشه اصلی
map reading U نقشه خوانی
original map U نقشه مادر
map orientation U توجیه نقشه
battle pin U سنجاق نقشه
battle map U نقشه جنگی
detail drawing U نقشه تفصیلی
map scale U مقیاس نقشه
contour map U نقشه برجسته
mercator chart U نقشه مرکاتور
memory map U نقشه حافظه
mapwise U نقشه وار
chart desk U میز نقشه
cadastral map U نقشه ثبتی
cadastral map U نقشه استراتژیکی
chart series U سری نقشه ها
chartography U ترسیم نقشه
chartography U نقشه کشی
cognitive map U نقشه شناختی
mapping U نقشه برداری
construction drowling U نقشه کارگاهی
my cake is dough U نقشه ام باطل شد
base map U نقشه مبنا
base map U نقشه پایگاه
detail drawing U نقشه جزئیات
process chart U نقشه عملیات
abbazzo U طرح نقشه
ground plans U نقشه مسطحه
constant helm plan U نقشه زیگزاگ
ground plan U نقشه مسطحه
surveyors U نقشه بردار
map compilation U تالیف نقشه
map chart U نقشه مسطح
energy pattern U نقشه انرژی
power play U نقشه تهاجمی
polar diagram U نقشه قطبی
map margin U کناره نقشه
base map U نقشه مادر
part plan U نقشه جزیی
pictomap U نقشه عکسی
approval of plan U تصویب نقشه
planimetric U نقشه پلانیمتری
map maker U نقشه ساز
planless economy U اقتصاد بی نقشه
planned chart U نقشه کروکی
planography U فن ترسیم نقشه
plat U قطعه نقشه
Recent search history Forum search
1diegesis
0ترجمه نقشه فرش به انگلیسی
0 ترسیم مسیر هواپیما توی گوشی
0نحوه کار با نرم افزار waze
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com